جایگاه فکر در صنعت سنگ ساختمانی
من نمی خواهم درباره اهمیت فکر و عقل و مغز ،قلم پراکنی کنم و اگر می بینید که از مقدمه به این موضوع می پردازم می خواهم به جایگاه فکر در صنعت سنگ ساختمان اشاره کنم، هنماطور که از اسم این نوشتار پیداست.
1-نظر دین در مورد عقل چیست؟ تکلیف مشخص است همین چند قول معروف کافیست که "یک ساعت تفکر معادل هفتاد سال عبادت است" و یا اینکه "هیچ عبادتی همانند تفکر نیست".
2-ما چقدر از فکرمان استفاده می کنیم؟ بعضا می شنویم که گفته می شود که فلان دانشمند معروف با این همه قدرت فکر فقط از 6 درصد مغزش استفاده کرده و یا اینکه دانشمندان معتقدند که بشر فقط از قسمت کمی از مغز خود استفاده می کند و حقایق قابل توجهی از این دست که نشان از ظرفیت والای عقل ،مغز و فکر بشر دارد.
3-قدرت تفکر چقدر است؟ اگر از افسانه ها بگذریم، بزرگان معتقدند که آنچه که بشر می تواند به آن فکر کند حتما در عالم حقیقت قابلیت وجود دارد، یعنی اینکه اصلا نیازی نیست که شما در موقع تفکر خود را اسیر شرایط و موجودات کنید، درقدم بعدی که عمل است باید بر اساس واقعیات گام برداریم. پس فکر هیچ محدودیتی ندارد و امروزه پرورش قدرت تخیل هم جزو آموزش های کسب مهارت های کاری وارد شده است.
4-جایگاه فکر در صنعت انواع سنگ ساختمانی چیست؟ دوستی می گفت به نمایشگاهی رفته که در آن سیر پیشرفت در طرح ساخت سلاح از انسانهای اولیه تا حال حاضر را نشان داده بودند. از یک سنگ ساده (وسیله اولیه شکار) بعد سنگ تیز، به پرتاب تیر و دخالت باروت و انفجار تا سلاحهای پیشرفته فعلی، تصور کنید هر مرحله نسبت به مرحله قبل کاملا پیشرفت ملموس و ساده ای داشته فقط یک نفر تاثیری روی آن گذاشته که یا نقیصه ای را رفع کرده یا توانایی را به آن اضافه کرد و نخ تسبیح این حرکت فکر بشر بود. با این مثال می توان به جایگاه فکر در صنعت سنگ پی برد.
5-جایگاه تحقیق و توسعه(R&D) چیست؟ امروز هر صنعتی ارتباط تنگاتنگ و نزدیکی با زندگی مردم، فرهنگ، شرایط، اقلیم و... دارد و هر صنعتی می بایست در حوزه خودش به همین نیازهای پراکنده و متنوع کابرانش پاسخ دهد و این پاسخگویی که معمولا بر حسب شرایط مکانی و زمانی و بر حسب تغییر فرهنگ ها و رشد علمی و تجربیات جدید بشر تغییر می کند نیازمند نگاهی از ورای دغدغه های روزانه و روزمره صنعت است. این نگاه رو به جلو و پیشتاز و مرتبط با مصرف کننده ها در غالب تحقیق و توسعه (در یک نگاه ساده) پیش می رود که برآورنده نیاز مصرف کننده و یا شاید ایجاد نیاز در مصرف کننده است و ضامن پایداری تولید کننده است. سوال، بررسی، آمار و آزمایش مواد اولیه و مواردی از این دست هم برای تحلیل صحیح و تصحیح درست یک نگاه و حرکت در قالب صنعت است. در حال حاضر قلب تپنده اکثر صنایع و در صنایع نو(HIGH TECHNOLOGY) در راس صنعت همین (R&D) و نگاه پژوهشگرانه و خلاقانه و آینده نگر و جامع نگر به آن صنعت است.
6- چه کسانی در مجموعه باید فکر کنند؟ در سیاست گذاری های کلان معمولا اتاق فکری تشکیل داده و آن را به عنوان بالاترین مرجع ایده و فکر و سیاست گذاری یک سیستم در نظر می گیرند و در نگاه صحیح و دقیق می باید با استفاده از روش های نرم این تفکرات را به تک تک اعضای مجموعه منتقل کرد تا آنها هم در این فکر و اجرای آن سهیم باشند. در صنایع و شرکت های بزرگ صنعتی قطعا اتاق فکر و واحدهای R&D خواهند داشت که خروجی این واحدها برای تصمیم گیری به مدیران منتقل می شود. ولی در دسته کارخانه های سنگبری که موضوعی در دسته صنایع متوسط محسوب می شوند بهترین شخص برای فکر کردن مدیران و صاحبان کارخانه های سنگبری و معاون می باشد.
هر کسی که به صورت جامع تری به موضوع جایگاه فکر در صنعت سنگ اشراف دارد و قدرت قدرت تصمیم گیری هم ندارد استحقاق بیشتری برای فکر کردن دارد. حتی برای کمک به این فکر در دنیای امروز پیشنهاد می شود که مالکیت از مدیریت جدا شود تا این تصمیم ها مدبرانه تر و عاقلانه تر گرفته شود. پس بهترین اشخاص برای فکر کردن نفرات اصلی مجموعه های سنگبری هستند. نتیجه....؟؟!!
1-نظر دین در مورد عقل چیست؟ تکلیف مشخص است همین چند قول معروف کافیست که "یک ساعت تفکر معادل هفتاد سال عبادت است" و یا اینکه "هیچ عبادتی همانند تفکر نیست".
2-ما چقدر از فکرمان استفاده می کنیم؟ بعضا می شنویم که گفته می شود که فلان دانشمند معروف با این همه قدرت فکر فقط از 6 درصد مغزش استفاده کرده و یا اینکه دانشمندان معتقدند که بشر فقط از قسمت کمی از مغز خود استفاده می کند و حقایق قابل توجهی از این دست که نشان از ظرفیت والای عقل ،مغز و فکر بشر دارد.
3-قدرت تفکر چقدر است؟ اگر از افسانه ها بگذریم، بزرگان معتقدند که آنچه که بشر می تواند به آن فکر کند حتما در عالم حقیقت قابلیت وجود دارد، یعنی اینکه اصلا نیازی نیست که شما در موقع تفکر خود را اسیر شرایط و موجودات کنید، درقدم بعدی که عمل است باید بر اساس واقعیات گام برداریم. پس فکر هیچ محدودیتی ندارد و امروزه پرورش قدرت تخیل هم جزو آموزش های کسب مهارت های کاری وارد شده است.
4-جایگاه فکر در صنعت انواع سنگ ساختمانی چیست؟ دوستی می گفت به نمایشگاهی رفته که در آن سیر پیشرفت در طرح ساخت سلاح از انسانهای اولیه تا حال حاضر را نشان داده بودند. از یک سنگ ساده (وسیله اولیه شکار) بعد سنگ تیز، به پرتاب تیر و دخالت باروت و انفجار تا سلاحهای پیشرفته فعلی، تصور کنید هر مرحله نسبت به مرحله قبل کاملا پیشرفت ملموس و ساده ای داشته فقط یک نفر تاثیری روی آن گذاشته که یا نقیصه ای را رفع کرده یا توانایی را به آن اضافه کرد و نخ تسبیح این حرکت فکر بشر بود. با این مثال می توان به جایگاه فکر در صنعت سنگ پی برد.
5-جایگاه تحقیق و توسعه(R&D) چیست؟ امروز هر صنعتی ارتباط تنگاتنگ و نزدیکی با زندگی مردم، فرهنگ، شرایط، اقلیم و... دارد و هر صنعتی می بایست در حوزه خودش به همین نیازهای پراکنده و متنوع کابرانش پاسخ دهد و این پاسخگویی که معمولا بر حسب شرایط مکانی و زمانی و بر حسب تغییر فرهنگ ها و رشد علمی و تجربیات جدید بشر تغییر می کند نیازمند نگاهی از ورای دغدغه های روزانه و روزمره صنعت است. این نگاه رو به جلو و پیشتاز و مرتبط با مصرف کننده ها در غالب تحقیق و توسعه (در یک نگاه ساده) پیش می رود که برآورنده نیاز مصرف کننده و یا شاید ایجاد نیاز در مصرف کننده است و ضامن پایداری تولید کننده است. سوال، بررسی، آمار و آزمایش مواد اولیه و مواردی از این دست هم برای تحلیل صحیح و تصحیح درست یک نگاه و حرکت در قالب صنعت است. در حال حاضر قلب تپنده اکثر صنایع و در صنایع نو(HIGH TECHNOLOGY) در راس صنعت همین (R&D) و نگاه پژوهشگرانه و خلاقانه و آینده نگر و جامع نگر به آن صنعت است.
6- چه کسانی در مجموعه باید فکر کنند؟ در سیاست گذاری های کلان معمولا اتاق فکری تشکیل داده و آن را به عنوان بالاترین مرجع ایده و فکر و سیاست گذاری یک سیستم در نظر می گیرند و در نگاه صحیح و دقیق می باید با استفاده از روش های نرم این تفکرات را به تک تک اعضای مجموعه منتقل کرد تا آنها هم در این فکر و اجرای آن سهیم باشند. در صنایع و شرکت های بزرگ صنعتی قطعا اتاق فکر و واحدهای R&D خواهند داشت که خروجی این واحدها برای تصمیم گیری به مدیران منتقل می شود. ولی در دسته کارخانه های سنگبری که موضوعی در دسته صنایع متوسط محسوب می شوند بهترین شخص برای فکر کردن مدیران و صاحبان کارخانه های سنگبری و معاون می باشد.
هر کسی که به صورت جامع تری به موضوع جایگاه فکر در صنعت سنگ اشراف دارد و قدرت قدرت تصمیم گیری هم ندارد استحقاق بیشتری برای فکر کردن دارد. حتی برای کمک به این فکر در دنیای امروز پیشنهاد می شود که مالکیت از مدیریت جدا شود تا این تصمیم ها مدبرانه تر و عاقلانه تر گرفته شود. پس بهترین اشخاص برای فکر کردن نفرات اصلی مجموعه های سنگبری هستند. نتیجه....؟؟!!